به گزارش پایگاه خبری کاشان باما به نقل از همشهری آنلاین:
«بعد از اینکه کیسه میلیاردی را به صاحبش رساندم، یکمیلیون تومان به من مژدگانی داد که آن را بین همکارانم تقسیم کردم.»
حسین صباغیان ۵۳ساله است و اهل تهران، اما حدود ۲۰سال است که در کاشان زندگی میکند. او بعد از ازدواج با دخترعمویش به کاشان رفت و در همین شهر ماندگار شد.
وظیفه صباغیان این بود که هر روز از ساعت ۳تا ۷صبح، معابر اطراف میدان کمالالملک تا چهارراه امام(ره) را جارو کند تا لقمه نان حلالی سر سفره ببرد و خرج زندگیاش را بدهد، اما روز جمعه ۱۲مرداد بود که اتفاق عجیبی برایش رخ داد که بهگفته خودش بیشتر شبیه آزمون بود.
او میگوید:« روز جمعه بهدلیل اینکه باید به جای یکی از همکارانم که بیمار بود هم کار میکردم، زودتر به سر کارم رفتم. جارو را برداشتم و طبق معمول صبحهای دیگر مشغول جارو کردن و نظافت خیابان و معابر شدم.
ساعت حدود ۲:۲۰صبح، یک کیسه در کنار جوی آب توجهم را جلب کرد. در ابتدا مشخص نبود که در این کیسه چیست، اما وقتی آن را برانداز کردم، بهنظرم آمد که باید داخلش پول باشد. به این سو و آن سو نگاه کردم، اما فردی را هم ندیدم که دنبال چیزی بگردد؛ با اینحال بسته را داخل گاریام گذاشتم تا بعد از روشن شدن هوا بهدنبال صاحبش بگردم.» پاکبان ۵۳ساله وقتی هوا روشن شد و کارش را تمام کرد، در کیسه را باز کرد.
او ادامه میدهد: «داخلش پول و چک بود. نمیدانم چقدر بود، اما بهنظرم از ۳۰۰میلیون بیشتر بود.
همان موقع با سرپرستمان، آقای شریفی تماس گرفتم و ماجرای کیسه پول را به او گفتم.
آقای شریفی به من گفت سریع به شهرداری بروم و کیسه را به او تحویل دهم. وسایلم را درون گاری گذاشتم و گاریام را به یکی از همکارانم سپردم و سریعا خود را به شهرداری رساندم. آنجا بود که متوجه شدم یکمیلیارد تومان پول و چک درون کیسه است.»
صباغیان وقتی متوجه شد صاحب پول پیدا شده، بسیار خوشحال شد و خدا را شکر کرد که در این امتحان موفق و سربلند شده است.او ادامه میدهد:« بعد از تماس با صاحب پول، او بلافاصله خود را به شهرداری رساند و از من و مجموعه شهرداری تشکر کرد و بهعنوان مژدگانی یکمیلیون تومان به من داد.
من هم آن را بین همکاران پاکبانم تقسیم کردم که نفری ۲۰۰هزار تومان به هر کداممان رسید.» او اضافه میکند: « برای من مهم این بود که پولها به صاحب اصلیاش برسند. من توقعی از آنها بابت مژدگانی نداشتم؛ چراکه من با خدا معامله کردم. متوجه ارزش کارم هستم و برایم مهم است پولی به خانه ببرم که با کار کردن و زحمت کشیدن آن را بهدست آوردهام.»